عنوان:داستان مریم مولف داود امیریان نشر شاهد کتاب داستان مریم زندگی مریم فرهانیان - از پرستاران شهید در طول جنگ تحمیلی - نگاشته شده است. وی که به مناسبت سالگرد شهید مرزوق ابراهیمی و به همراه دوستانش صفیه و فرشته به سوی مزار شهدا می رفته، بر اثر بمباران رژیم بعث عراق، در مورخ 1364/5/13 به شهادت می رسد. در صفحه ۱۵ کتاب می خوانیم جنگ آغاز شد ! سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ بود،روز بعد مدرسه ها باز می شد و خانواده ها در تکاپوی آماده کردن فرزندانشان برای فرستادن به مدرسه بودند . مریم و فاطمه هم به دبیرستان مصدق در ایستگاه ۱۲ آبادان می رفتند. مریم مقنعه و لباسش را شسته و اتو کرده بود. فاطمه هم سعی می کرد لباس هایش را برای روز بعد آماده کند .فاطمه همیشه به مریم نگاه می کردو از او تقلید می کرد. با آنکه مریم از او دو سال بزرگتر بود اما مریم برای فاطمه یک استاد و بزرگتر حساب می شد .ناگهان صدای ده ها انفجار آمد و زمین لرزید .ننه هادی هراسان جیغ کشید : یا فاطمه زهرا، چی شده؟ عقیله با حول و ولا گفت: لابد خلق عرب ها بمب گذاری کرده اند .اما صدای انفجار دیگر قطع نشد .علی هراسان آمو و گفت که جنگ شده و عراقی ها آبادان و خرمشهر را زیر آتش توپ و خمپاره گرفته اند.
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.